WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

یا اباعبداللّه♥️ هرگز فراموش نمی‎کنیم از آن ساعتی که خواستی از خواهرت زینب♥️ جدا شوی...
WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

یا اباعبداللّه♥️ هرگز فراموش نمی‎کنیم از آن ساعتی که خواستی از خواهرت زینب♥️ جدا شوی...

هیـــــــــــــچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود...





کلیم اگر دعا کند، بی تو دعا نمی شود


مسیح اگر دوا دهد، بی تو دوا نمی شود



اگر جدایی اوفتد میان جسم و جان من

قسم به جان تو دلم،  زِ تو جدا نمی شود



گریه اگر کنم همی، بهر تو گریه می کنم

ورنه ز دیده ام عبث اشک رها نمی شود

صفا و مروه دیده ام، گرد حرم دویده ام

هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود



کسی که گشت گِرد تو، گِرد گنه نمی رود

پیرو  خط کربلا اهل خطا نمی شود



عمر گذشت و وا نشد راه زیارتت به من

حاجت این شکسته دل چرا روا نمی شود؟



جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله

رأسِ بریده بر کسی راهنما نمی شود



ای بدن تو غرق خون، روی و سرِ تو لاله گون

با چه خضاب کرده ای؟ خون که حنا نمی شود!



کرب و بلا و کوفه شد سخت به عترتت ولی

هیچ کجا به سختیِ شام بلا نمی شود



چوب به دست قاتلت سوخت و گفت این سخن

جای سر بریده در طشت طلا نمی شود



سوز درون «میثمت» بوده شراری از غمت

ورنه ز شعرش اینچنین شور به پا نمی شود

لبیک یا حسین یعنی ...

بسم الله الرحمن الرحیم





نحن سوف نبقی هنا و سوف یبقی ندائنا و اعظ یجب ان یفهم الامریکیون. امریکیون لایعرفون ماذا یعنی لبیک یا حسین...

لبیک یا حسین یعنی: اَنک تکون حاضراً فی المعرکه و لو کنتَ وحدک، و لو تَرکک الناس، و التَهمک الناس، و خَزلک الناس
لبیک یا حسین:اَن تکون انتَ و مالکَ و اهلکَ و اولادکَ فی هذه المعرکه
لبیک یا حسین یعنی:اَن تدفع الامُ بولده هذه یُقاتل، و اذا الستُشهِد، وهتز رأسه و اُلقیَ به الی اُمه
وَضَعتهُ فی حِجرها و مَسَحَتِ الدَمَ و ترابَ عن وجهه و قالت له:«راضیتاً محتسیباً، بَیَّض الله وجهک یا بُنَی! کما بَیَّضتَ وجهی عند فاطمة الزهراءِ یوم القیامة»
هذا یعنی لبیک یا حسین...
لبیک یا حسین یعنی:اَن تَعطی الام و الاخت و الزوجه لِتُلبِسَ زوجها او اخاها او ابنها قامت الحرب و تدفعه الی الجهاد
لبیک یا حسین یعنی: اَن تُقَدم زینب لاخیه الحسین جَوازَ المنیة و الشهادة
هذا یعنی لبیک یا حسین ...
و به نختم، لیسمعه العالم: العمل اذا الحتاج الینا فی ساحتة اُخری، لن نکون حَمَلَةَ الاکفان فقط؛ و اِنما سَنَکون حَمَلَةَ الاکفانِ و السِلاح والختام:
لبیک یا حسین
لبیک یا حسین
لبیک یا حسین

ترجمه:

ما این جا ایستاده ایم و ندای خود را به گوش آمریکایی ها میرسانیم.هر چند که آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست.لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند.لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.
لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.
لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد و
آن گاه که فرزندش شهید شد و سر بریده اش به مادر داده شد،مادر سر را به خانه برده و خاک و خون آن را پاک کرده و به سر
بگوید: «از تو راضی هستم. پروردگار، چهره‌ات را روشن بدارد، همان
طور که نزد فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) مرا روز قیامت رو سپید کردی.»
لبیک یا حسین یعنی مادری، همسری یا خواهری می آید تا پسر،‌
همسر یا برادر خود را لباس رزم بپوشاند و به میدان رزم روانه کند.
لبیک یا حسین یعنی زینب علیها سلام به برادرش حسین علیه السلام جواز آرزو و شهادت را ببخشد.
لبیک یا حسین یعنی این.
و به این کلام خاتمه می دهیم تا همه بشنوند
هر کجای دنیا که به ما نیاز باشد، ما حاضریم.
و ما تنها کفن پوش نخواهیم بود. بلکه ما همراه کفن، اسلحه حمل خواهیم کرد.
و در نهایت می گوییم: «لبیک یا حسین»
و این است معنای هر یا حسین ما.

سلام بر تو...

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم رب الحسین





سلام بر تو و نیزه ای که حامل توست

به محملی که درونش تمامی دل توست
سلام بر تو بر زلف عنبر افشانت
نگاه غم زده ی زینب پریشانت
دشت پر از ناله و فریادبود
سلسله بر گردن سجاد بود
فصل عزا آمد و دل غم گرفت
خیمه دل بوی محرم گرفت
زهره منظومه زهرا حسین
کشته افتاده به صحرا حسین
دست صبا زلف تورا شانه کرد
بر سر نی خنده مستانه کرد
چیست لب خشک و ترک خورده ات
چشمه ای از زخم نمک خورده ات
روشنی خلوت شبهای من
بوسه بزن بر تب لبهای من
تا زغم غربت تو تب کنم
یاد پریشانی زینب کنم
آه از آن لحظه که بر سینه ات
بوسه نشاندند لب تیرها
آه از آن لحظه که بر پیکرت
زخم کشیدند به شمشیرها
آه از آن لحظه که اصغر شکفت
در هدف چشم کمانگیر ها
آه از آن لحظه که سجاد شد
همنفس ناله زنجیر ها
قوم به حج رفته به حج رفته اند؟
بی تو در این بادیه کج رفته اند
کعبه تویی کعبه به جز سنگ نیست
آینه ای مثل تو بی رنگ نیست
آینه رهگذر صوفیان
سنگ نصیب گذر کوفیان
کوفه دم از مهر و وفا می زدند
شام تو را سنگ جفا می زدند
کوفه اگر آینه ات را شکست
شام از این واقعه طرفی نبست
کوفه اگر تیغ و تبرزین شود
شام اگر یکسره آذین شود
مرگ اگر اسب مرا زین کند
خون مرا تیغ تو تضمین کند
آتش پرهیز نبرد مرا
تیغ اجل نیز نبرد مرا
بی سر و سامان توام یاحسین
دست به دامان تو ام یا حسین
جان علی سلسله بندم مکن
گردم از خاک بلندم مکن
عاقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند
تربت تو بوی خدا می دهد
بوی حضور شهدا می دهد
مشعر حق عزم منا کرده ای؟؟
کعبه ی شش گوشه بنا کرده ای؟؟
تیر تنت را به مصاف آمدست؟؟
تیغ سرت را به طواف آمدست؟؟
چیست شفابخش دل ریش ما؟؟
مرهم زخم و غم و تشویش ما؟؟
چیست به جز یاد گلروی تو؟؟
سجده به محراب دو ابروی تو؟؟
بر سر نی زلف رها کرده ای؟؟؟
با جگرشیعه چه ها کرده ای
باز که هنگامه برانگیختی
بر جگر شیعه نمک ریختی
کو کفنی تا که بپوشم تنت
تا گیرم دامنه ی دامنت
حج تو هر چند که تخیر داشت
لاکن هفتاد و دو تکبیر داشت
آری هفتاد و دو لبیک گو
عزم وضو کرده به خون گلو
اینان هفتاد دو قربانییند
که از اثر باده تو فانییند
هم نفسان حج حسینی کنید
پیروی از راه خمینی کنید
حج حسینی سفری سرخ بود
احرامش بال و پری سرخ بود
حج حسینی سفر کربلاست
نیت آن قربت رنج و بلاست