WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

یا اباعبداللّه♥️ هرگز فراموش نمی‎کنیم از آن ساعتی که خواستی از خواهرت زینب♥️ جدا شوی...
WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

WHO IS HUSAYN WHO IS HUSSAIN WHO IS HUSSEIN WHO IS HUSSAYN

یا اباعبداللّه♥️ هرگز فراموش نمی‎کنیم از آن ساعتی که خواستی از خواهرت زینب♥️ جدا شوی...

جملات پیشنهادی.26(شعر جستیس راسل در مدح امام حسین علیه السلام 1 )

In the name of GOD


شعر جستیس راسل در مدح امام حسین علیه السلام:



From age to age, on Virtue's age Shall live the deathless story

دوره به دوره (زمان به زمان) در عصر تقوا و فضیلت؛زنده باد آن داستان نامُردَنی (و فراموش ناشدنی و از یاد نرفتنی)


His loss remain the Martyr's gain,His shame the Martyr's glory

آنچه او (حسین ع) از دست داد، بعنوان افتخار آن شهید، جاوید خواهد ماند!و ستمدیدگی و اندوه او نیز، بسان عظمت و شکوه آن شهید، باقی خواهد ماند!


Till truth shall lie, and Honor die And time itself be hoary

تا آن زمان که حقیقت نابود گردد،و شرافت بمیرد،و روزگار، خود نیز پیر و کهن شود.


Arise Husayn! arise-Chief of the Prophet's seed!

برخیز ای حسین! برخیز-ای سَردودمان نسل پیامبر(ص)


Fling broad thy banner to the skies!And come with utmost speed!

پرچم خود را در پهنای آسمان به اهتزاز در آور!و با نهایت سرعت (برای دفاع از دین خدا) بیا!


Or ere the throne of the All-Wise Usurped be by foul Yazid!

قبل از آنکه مَسند جانشینی (خلافت) خداوند علیم بر هرچیز،غصب گردد توسط یزید پلید!


He's donned his armor bright,His father's sword girt on

(اینک) او (حسین ع) بر تن کرده زره درخشان را،و شمشیر پدرش را بر کمر بسته؛


The sword of Ali, as the might Of the Destroyer's own

شمشیر علی(ع) را، بعنوان نیرو و توانایی،از جانب خداوند قهّار و نابودکننده (کافِران و سرکشان)


And he is off ere morning light Across the desert wide and lone

و بالاخره او عازم پیکار است قبل از طلوع سپیده دم،در وسط آن بیابان وسیع (کربلا)، یکه و تنها و بی کس!


Now, Kufa! keep thy word!To the good cause be true!

اکنون، ای کوفه! به قول خود عمل کن!در راه هدف و آرمان نیکو، باوفا و راستین باش!


Yazid has sent a giant horde To march thy province through

یزید (لَعَنـَهُ اللهُ) سپاهی عظیم فرستاده است،تا از میان قلمرو(پایتخت) تو(فاتحانه) رژه برود


The hirelings of his father's hoard Who grace or mercy never knew-

مزدوران گرد آورده ی پدرش (معاویه لعین) ،آنانکه هرگز نشناخته اند شرف و ترحّم را


؛They bore his god-like head aloft, His mouth struck with their whips

آنها حمل کردند سر ملکوتی او را بر بالای(نیزه) !آنها دهان مبارک امام(ع) را با شلاقهاى خود نواختند!


O mouth! that I have seen so oft-A teem with angel equips!

ای‌ دهانی‌ که‌ من‌ اغلب و بارها آن رامَهبــِط‌ فرود باران پی درپی گروههای ملائکه دیده ام!




-In baby-kisses, warm and soft Pressed to the Prophet's lips!-

و هنگام‌ طفولیت تو، آنرا بوقت بوسیدن کودک، گرم و نرم‌ و چسبیده به لب های مبارک‌ پیامبر(ص) دیده ‌ام‌!



O body! trampled, fouled, disdained Which charmed the gazer's eye!

اى بدنى که بطرز اهانت آمیز زیر پاى ستوران قرار گرفتى و لکه دار شدی!این همان بدن پاکى است که بینندگان را مسحور و شیفته مى کرد



The blood from out thy veins that drained Was heaven's electuary!

خونى که از رگهاى مبارک تو چکید و جاری شد،معجونى آسمانى بود!



No horses' hooves were ever stained-In so divine a dye!

که تا آنوقت، سُم هیچ اسبانی (که بر بدنت تاختند)با چنین رنگی الهى، رنگ نشده بود



O barren plain of Karbala With herb, nor yet with sod!

اى دشت بی گیاه و بایر کربلا!که در روى تو نه علفى است و نه چمنی !



Be clad eternally ; for ah...There, overwhelmed, down-trod

براى ابد آهنگ اندوه و آه... بر تو پوشیده باد!چون در مکان تو، بدن پاره پاره و لگد مال شده ی .



--The holy son of Fatima Gave up his soul to God-

پسر مقدّس فاطمه(س) (حسین ع)جان به جان آفرین تسلیم نمود!


کلیپ_4 (زنان و کودکان در عاشورا)

In the name of Allah


















 Bidding farewell to women and children, Imam Husayn went to the battle as the last remaining warrior, knowing all his companions are martyred.
 After a long-lasting and audacious combat, evils martyred "Husayn" the son of Fatima.
After his martyrdom, evils did not stop their cruelty and treated women and children unmercifully, robbing their property, burning their tents, beating and capturing them all.